معرفی کمیته شعر و ادب
«عاقلان نقطۀ پرگار وجودند ولی عشق داند که در این دایره سرگردانند»
شعر و ادبیات همواره ایرانیان را فارغ از هر طبقه و صنفی، محظوظ و مجذوب خود کرده و در طول تاریخ کارکردهای متفاوتی داشته است؛ از مَحملی برای خیالپردازی ها، ثبت تاریخ، بیان مکاتب و مرام ها، شرح دلدادگی ها تا توصیف دلاوری ها و ازخودگذشتگی ها، نقد و چالش اجتماعی و سیاسی، سرگرمی و گذران اوقات. این تنوع، نشان از توانمندی شعر و ادبیات در رسایی مفاهیم متفاوت دارد.
شعرِ ماندگار علاوه بر حس و ذوق، اندیشه را نیز درگیر کرده و بیانگرِ حکمت و منطق است. بهعبارتی شعر، نوعی بیان هنرمندانه و تأویلیِ اندیشه هاست. علومِ فنی-مهندسی، گرچه بهظاهر دور از عوالم شعر و ادب بهنظر میرسند، اما درحقیقت رشته ای نامرئی این دو ساحت را به یکدیگر مرتبط می سازد؛ رشته ای که یک سرِ آن در جلگۀ تحلیل و تعمیق مهندسی و سرِ دیگر آن در کرانۀ ذوق و قریحۀ شعری قرار دارد. تاریخچۀ دانشکدۀ فنی دانشگاه تهران نیز خود گواهی بر این مدعا است.
«کانون مهندسین فارغ التحصیل دانشکدۀ فنی دانشگاه تهران»، همواره محلی برای هم رسانی اندیشه ها و هم افزایی ایده های دانش آموختگان دانشکدۀ فنی بوده تا تجربه های جدید در چنین بستری پرداخته شده و ارزشی دوچندان یابند. جای خالیِ شعر و ادبیات در این میان، گروهی از اعضای کانون را بر آن داشت تا «کمیتۀ شعر و ادب کانون مهندسین فارغالتحصیل دانشکدۀ فنی دانشگاه تهران» با نام «کاف» را بنیان گذارند. هدف این کمیته، گردِهمآوردنِ استعداد و استقبال دانش آموختگانِ دانشکدۀ فنی، زیرِ یک «سقف» بوده است تا این آغاز، «طرحی نو دراندازد» و جایگاهی درخورِ توجه میان دانشجویان، دانش آموختگان و استادان دانشکدۀ فنی دانشگاه تهران یابد.
در این راستا، آییننامۀ کمیته با 6 تعریف، در 6 بند اصلی و 5 صفحه نگارش شده و پس از 9 مرتبه بازنگری و ویرایش، تایید شده است تا نقشۀ راهی برای کارآیی هرچه بیشتر باشد.
امید که خوش افتد.
برای ارتباط با کمیته، در کانال کمیته در پیام رسان تلگرام عضو شوید.
گزارش محافل کمیته شعر و ادب
محفل پنجاه و ششم
محفل پنجاه و پنجم
محفل پنجاه و چهارم
محفل پنجاه و سوم
محفل پنجاه و دوم
محفل پنجاه و یکم
محفل پنجاهم
محفل چهل و ششم
محفل چهل و پنجم
محفل چهل و چهارم
محفل چهل و سوم
محفل چهل و یکم
محفل چهلم
محفل سی و نهم
محفل پانزدهم
بخش نخست، به تبادل نظر پیرامون موضوع محفل اختصاص یافته و در بخش دوم، شعرخوانی آزاد انجام گرفت. در این محفل، دانشجویان، فارغالتحصیلان و اساتید فنی از جمله مهندس مهدی صفرزاده (معدن 44)، دکتر محمود محمدطاهری (عضو هیئت علمی دانشکده برق)، مهندس مهدی یاوری (معدن 67 و عضو هیئت علمی دانشکده معدن)، مهندس رضا یوسفی (؟) و دکتر امیر نجات (عضو هیئت علمی دانشکده مکانیک) حضور داشتند. همچنین مهندس صفرزاده سرودههایی را در جلسه قرائت و به صورت چاپشده به حاضران ارائه نمودند. چکیده مطالب سهراب سپهری، شاعر و نقّاش معاصر ایران، نوشتن اشعارش را از دوران جوانی آغاز کرد. بی شک این دو هنر بر روی یکدیگر تاثیر داشتند. به همین دلیل اشعار سهراب ردی از نقّاشی در خود دارد. بررسی اشعار سهراب از دو منظر صورت گرفت. 1- از لحاظ قالب شعری، تحولاتی در اشعار سپهری رخ داد. در مجموعههای آغازین، سهراب تلاش بر حفظ قافیهها داشته و رفته رفته به چارپارهگویی روی میآورد. سپس به سمت سبک نیمایی میرود و در نهایت به قالب منحصربهفرد خود میرسد. اشعار سهراب جز در چند مورد خاص، شکل طولی دارد. از آغاز بر خطی ممتد حرکت میکند. 2- از لحاظ محتوایی نیز، این تحولات به چشم میخورد. بهطور مثال، مرگ در مجموعههای اولیه، رنگی از ترس داشت و بویی از زوال. اما به تدریج، مرگ را بدون هیچ مقاومت و انکاری میپذیرد، تا جاییکه آن را لازمه حیات تلقی میکند. واژه غم نیز از این جنس واژگانی است که در گذر زمان، به معنای والای خویش رسید. در اشعار نخستین شاعر، این واژه ناشی از غمهایی مادی، اما به مرور این غم، غمی میشود که دردی معنوی در نهان خود دارد. در اشعار سپهری واژگانی چون ادراک و کودکی زیاد به چشم میخورد. چنین تکراری در واژگان، نشانی از دغدغههای شاعر است. در واقع، شاعر تلاش دارد به درک درستی از هستی دست یابد. واژهی کودکی در اشعار وی، به دلیل دلتنگی برای آن روزها یا غبطه خوردن نیست، بلکه در کودکی، پاکی و تقدسی نهفته و ستودنی است. سهراب سفرهای بسیاری به کشورهای مختلف دنیا کرد و جهانبینی او بهشدت تحت تأثیر عرفان آسیای شرقی بود. او با مهارت فراوان خود، طبیعت را در بیشتر اشعارش به تصویر میکشد. به عناصر جان میبخشد و زبان شاعرانه را با زبان عامّیانه، بهگونهای ترکیب میکند که مخاطب بیشک پی میبرد که این اشعار جوششی است از درون شاعر. در بخش شعرخوانی آزاد، حضار اشعاری از خود و سایر شاعران را قرائت نمودند. در ادامه، اشعار دوستانی که سرودههای خود را در محفل ارائه کردند، آمده است.
مهندس سیاوش صالحی(دانشجوی کارشناسی ارشد صنایع 94):
|
محفل چهاردهم
در ابتدا مختصری از زندگینامهی وی مرور شد و سپس پنج دفتر این شاعر از نظر محتوا (با هدف بررسی سیر تکامل اشعار) مورد مقایسه قرار گرفتند. در پایان، مطابق روال همیشگی محفل، به شعرخوانی آزاد پرداخته شد که حاضران سرودههایی از خود و شاعران پارسی را قرائت نمودند. در این محفل، دانشجویان، فارغالتحصیلان و اساتید فنی از جمله مهندس مهدی صفرزاده (معدن 44)، مهندس عبدالواحد رزاقی (راه و ساختمان 44)، دکتر محمود محمدطاهری (عضو هیئت علمی دانشکده برق)، مهندس مهدی یاوری (معدن 67 و عضو هیئت علمی دانشکده معدن)، مهندس رضا یوسفی (عمران 77) و دکتر امیر نجات (عضو هیئت علمی دانشکده مکانیک) حضور داشتند. همچنین مهندس صفرزاده سرودههایی را به خط خود (از جمله شعر فولکلور مشهدی از ملکالشّعرای بهار)، تکثیر نموده و در اختیار حضار قرار دادند. چکیده مطالب فروغ فرخزاد در هشتم دیماه سال 1313 در محلهای در امیریهی تهران از مادری کاشانیتبار (توران وزیریتبار) و پدری تفرشی (محمد فرخزاد) متولد شد. در 16 سالگی مجموعهی اسیر را به چاپ رساند. در سال 34، 36، 42 و 43 مجموعههای دیوار، عصیان، تولدی دیگر و ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد را به چاپ رساند. در سال 36 برای گریز از هیاهوی روزمرگی به آلمان، ایتالیا و فرانسه سفر کرد. در نتیجهی این سفر با فرهنگ هنری و ادبی اروپا آشنا و زمینهای برای دگرگونی فکری در او فراهم شد. در سال 37 آشنایی با ابراهیم گلستان تغییر فضای اجتماعی و تحول فکری و ادبی را در فروغ رقم زد. در نتیجهی این آشنایی، توجه فروغ به سینما جلب شد. پس از آن، سفری به انگلستان جهت آشنایی با امور سینمایی داشت. در یک فیلم کوتاه با سهراب سپهری همکاری کرد و فیلم "خانه سیاه است" با کارگردانی فروغ ساخته شد. خورشید زندگانی فروغ در بعدازظهر یک روز زمستانی (24بهمن1345) در ساعت 16:30در جادهی دروس_ قلهک تهران غروب کرد. نخستین مجموعهی شعر فروغ "اسیر" نام دارد. اشعار فروغ در این دفتر بیانگر مفاهیم فردی، دردمندیها و آرزوهای زنی عاشق است که از نیازها، خواستهها و رنج حضور در دنیای محدود خود حکایت میکند. این دفتر آغاز مکتب مشخص فروغ است که تا کمال هنرِ وی فاصلهی زیادی دارد. "دیوار" دفتر دوم فروغ، تصویری از تجربههای خصوصی زنی است که در خلوت خویش، ساده و صمیمی، با مخاطبی که در شرایط زندگی و تجربههای عشقی او شریک بوده، حرف و درددلهایش را بیان میکند. فروغِ دفتر "عصیان"، اندکی از خود فاصله میگیرد و متوجه مسألهی مهمتری یعنی "وجود" میشود. در این دفتر او همهچیز را به محک تجربه میزند، بهدنبال رهایی از دیوارهای اطراف خود و با عنایت به اندیشهی خیامی با جسارت بیشتری، برخی از مفاهیم و اعتقادات دینی را زیر سؤال میبرد. اشعار پایانی مجموعهی عصیان خبر از پیدایی اندیشه و نگاه تازهی فروغ میدهد. "تولدیدیگر" آغازگر مرحلهی دوم حیات شاعر است. فروغ در این مجموعه علاوه بر عشق، به مضامین اجتماعی و انتقادی نیز میپردازد و عاشقانهسرایی او در این دفتر غالباً با رنگی از اندیشه و آمیزهای از دردهای انسانی و اجتماعی همراه است. در حقیقت او از اسارت از قفس تن و غریزه گریخته و در آن سوی دیوار، در چمنزار بزرگ است. فروغ در این اشعار مدعی تولد یک زن تازه است. اما همین زن تازه، همیشه در محدودهی حس یک زن زندگی کرده و همین لطف اوست. او میکوشد آنچه را که هست کنار بزند تا بهآنچه شکوه زیستن است، دست یابد. مجموعهی "ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد" شعر آگاهی و نگاه و سکوت است و لحظهی شهود شاعر. شعر زمان است و درک دو چهرهی متضاد و پنهان زمان و درک این همانی آنها ... . زمان با چهرهی مهر خود طرحافکن تولد و بهار است و با چهرهی قهر خویش، فراهمآورنده ی مرگ و زمستان. شعر فروغ در این مجموعه به ظاهر همچنان شخصی، درونگرا و رمانتیک است. این دفتر نمایانگر سیمای زن در زمان شاعر، روابط خانوادگی حاکم بر جامعهی آن دوره، چگونگی ارتباط بین دو نسل قدیم و جدید، دردها و آرزوهای مردم و دیگر مفاهیم اجتماعی و انسانی آن روزگار است. |
محفل سیزدهم
محفل |
موضوع |
برگزارکننده |
حاضران |
تاریخ |
سیزدهم |
بررسی اندیشه و جهانبینی مهدی اخوان ثالث |
محسن حاجیبابایی (عمران 94) |
27 نفر |
4 آبان 94 |
در بخش اول، اندیشههای مهدی اخوان ثالث بررسی گردید. بخش دوم برنامه، به شعرخوانی آزاد اختصاص یافت که حاضران سرودههایی از شاعران پارسی را قرائت نمودند. در این محفل، دانشجویان، فارغالتحصیلان و اساتید فنی از جمله مهندس مهدی صفرزاده (معدن 44)، مهندس مهدی یاوری (معدن 67 و عضو هیئت علمی دانشکده معدن)، مهندس رضا یوسفی (عمران 77)، دکتر امیر نجات (عضو هیئت علمی دانشکده مکانیک)، و مهندس حسینعلی میرزایی (معدن 94) نیز به خوانش اشعاری از خود، حافظ، اخوان و... پرداختند. همچنین مهندس صفرزاده مطالبی را، مختص محفل سیزدهم، تکثیر نموده و در اختیار حضار قرار دادند.
چکیده مطالب
مهدی اخوان ثالث، شاعری که دشمنِ فریب و وقاحت و تاریکی و دروغ و بدی؛ و انسانی که دوست نجیب و نجابت و روشنی و راستی و نیکی است. هنر اخوان اینجاست که وی این اصول متضاد و متقابل را به شیوهای هنرمندانه با هم ترکیب و از چاشنیای به نام "اندوه و حسرت" استفاده کرده است. اما آیا این اصولِ همراه با اندوه و حسرت تنها به مقطع تاریخی سال سی و دو بر میگردد؟ باید گفت این درست است که مقطع تاریخی سال سی و دو بر فضا و جوهر فکری همه اهل قلمِ سال سی اثر گذاشت، اما میزان این تأثیر بر شعرِ هیچ یک از شاعران آن زمان به اندازه شعر اخوان نیست. البته نباید فرض را بر آن نهاد که اخوان کلاً انسانی ناامید بوده، بلکه این شیوه نومیدی دراشعار او در راستای هشیار کردن جامعه است. به عبارتی مهدی اخوان ثالث یکی از شاعران منفرد تاریخ ماست با فردیّتی نومیدوار؛ جهان را سیاه نمی بیند، اما تاریخ سیاه کار را خوب میشناسد. یعنی (بدبین) به معنای فلسفی کلمه نیست.
زبان در دنیای شعری اخوان مثلثی است با این اضلاع؛ ضلع اول، زبان خراسانی ( کلاسیک و ادبی)؛ ضلع دوم، زبان رایج (متداول و غیر وادبی)؛ و ضلع سوم، زبان نیمایی. و هنر اخوان این است که این سه ضلع را به شیوهای هنرمندانه با هم ترکیب کرده و زبان جدید خود را در مرکز این مثلث قرار داده است.
ترکیبهای ویژه اخوان نیز از جمله زیبایی های شعر او به شمار می رود.
ترکیبهای اخوان: مرگابه، بلورآجین، غمراهه، شبنمآجین و...
ترکیبهای تصویری اخوان: اخم جنگل، گروهی شک، باران طلا و...
تعبیرهای اخوان: گهواره فرسوده آفاق (زمین)، مهیبترین عنکبوت زرد (خورشید)، ناخوانده مهمان (عزراییل)، بی هنر انبان(شکم) و...
همچنین مجموعه آثار اخوان( ارغنون، اوستا، زمستان، آخر شاهنامه و...) بررسی و نقاط ضعف و قوّت هر یک از مجموعه ها بیان گردید.